مهرادمهراد، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره
مهبدمهبد، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

مادرانه

روزمرگی

به‌پسرای‌گلم‌سلام بایدبگم‌این‌روزاخیلی‌اذیتم‌میکنید،مخصوصامهبد،میدونم‌شیطونی‌اقتضای‌سنتونه‌امامنم‌خیلی‌خسته‌‌میشم بابزرگ‌شدنتون‌مشکلات‌هم‌بزرگ‌ترمیشن،صدالبته‌که‌شیرینی‌ودلبریتونم‌بیشترمیشه،دیگه‌اینکه‌‌خیلی‌زیاااااد دوستون‌دارم‌وتمام‌زندگیمید. مهرادعزیزم‌پیشرفتت‌خوبه‌ودرک‌وفهمتم‌بالاست،پسرتمیزوحرف‌گوش‌کنی‌هستی،اما‌اگه‌بخوای‌لج‌کنی‌دیگه کسی‌جلودارت‌نیست،دایره‌لغاتت‌خیلی‌گسترده‌شده‌وخ...
26 مرداد 1394

گم‌‌شدن‌من‌ومهراد...

اینکه‌من‌کلا‌توجهت‌یابی‌ادم‌بی‌استعدادی‌هستم‌وبارصدممه‌که‌گم‌میشم‌‌برهمگان‌‌واضح‌ومبرهن‌است،امااااااااااااا بار‌اولی‌بود‌که‌بعدازمادرشدنم‌گم‌شدم،بعدازچهارساعت‌رانندگی‌واز‌این‌اتوبان‌به‌اون‌اتوبان‌رفتن‌بالاخره‌رسیدم‌خونه طفلکی‌مهراد‌توماشین‌کلافه‌شده‌بود،واسه‌نیم‌ساعت‌کلاسش‌چهارساعت‌توراه‌بود،به‌قدری‌عذاب‌وجدان‌داشتم که‌اگه‌میگفت‌مامان‌خنگم‌بمیر،میمردم،اماهرچی‌&...
13 مرداد 1394

این‌روزای‌ما

سلام‌عزیزای‌مامان این‌روزاخیلی‌گرفتارم،اصلا‌وقت‌نمیکنم‌براتون‌پست‌بزارم،مهرادوکلاس‌کودک‌دوزبانه‌ثبت‌نام‌کردم،مسیرش خیلی‌دوره‌به‌ما،اماخوب‌میارزه،اخ‌ازدست‌تومهراد،فقط‌توفکراین‌بودی‌که‌بچه‌هارواذیت‌کنی،البته‌اوناهم‌بی جواب‌نمیذاشتن،خوبیش‌اینه‌که‌تعامل‌باهم‌سنیاتویادمیگیری،دیگه‌اینکه‌کلی‌ازمربیات‌خجالت‌‌میکشیدی‌و نقاب‌کلاهتوتادهنت‌کشیده‌بودی‌پایین،خیلی‌هم‌خسته‌شدی،اخه‌عادت‌نداری‌صبح&zwn...
6 مرداد 1394

جوجوهای‌طلایی

سلام‌به‌نوک‌سیاه‌‌ونوک‌طلا نوک‌سیاه‌قراره‌بره‌کلاس‌زبان‌فردامیریم‌ثبت‌نام،خیییییییلی‌مسیرش‌دوره‌به‌ما،اماواجبه،عاشقتم‌که‌‌حرف‌زدنت قندتودلم‌اب‌میکنه پسردایی‌سروش:عمه(چون‌من‌اینطوری‌صداش‌میکنم‌یادگرفتی) الو:آله(صبح‌تاشب‌تلفن‌دستته‌که‌با‌دایی‌وخاله‌صحبت‌کنی) ژله:جله خاله‌خوبی! به‌به‌خودردم دادا،اخه خیلی‌نمک‌شدی‌مهرادگلم،امانقم‌زیادمیزنی،طبق‌معمول‌هم‌قلدری! امانوک‌طلای‌مامان...
23 تير 1394

دومین‌جلسه‌مشاوره

به‌عزیزای‌دلم‌سلام دومیشم‌رفتیم،بدنبود،مهراداینقدرشیطونی‌کردکه‌اصلاحواسم‌جمع‌نمیشد‌ازطرفی‌هم‌دلم‌پیش‌مهبدبود دیگه‌بدون‌من‌نمیمونه،خیلی‌گریه‌میکنه،به‌هرحال‌سطح‌استرسمون‌بالاست،بایدتوجلسات‌گروهی‌شرکت‌کنیم شایدمن‌نرم،وضع‌من‌بهترازمجیدبود،دلم‌نمیخوادبچه‌هاروتنهابزارم،اماحتمامجیدومیفرستم،بابت‌این فرشته‌های‌بی‌نظیری‌که‌بهمون‌دادی‌شکرت‌خدای‌مهربونم،کمکم‌کن‌صبورباشم‌وبه‌قولایی‌که‌به‌خودم‌میدم پایبندباشم،...
9 تير 1394

سلام‌خدا

تربیت‌وبزرگ‌کردن‌بچه‌یکی‌ازدشوارترین‌کارای‌دنیاست،مخصوصا‌که‌دوتاباشن،خیلی‌وقتاخسته‌میشم،اماچاره‌ای جزادامه‌دادن‌ندارم،راجع‌بهش‌زیادمطالعه‌میکنم‌اماغیرازاگاهی‌عمل‌کردنه‌که‌واقعاسخته،امیدوارم‌روزایی‌‌که‌به‌بهای جوونیم‌سپری‌میشه‌ثمره‌خوبی‌داشته‌باشه،‌من‌تمام‌تلاشم‌اینه‌که‌بچه‌هایی‌‌سلامت‌وقوی‌وموفقی‌تربیت‌کنم،تابتونن ایندشونودرخشان‌بسازن،خدایاکمکم‌کن،خییییییییلی‌به‌کمکت‌احتیاج‌دارم،ب...
2 تير 1394

مشاوره‌کودک

امروزاواین‌جلسه‌مشاوره‌رورفتیم،خیلی‌خوب‌بود‌،احساس‌میکنم‌ازاون‌حالت‌گنگی‌که‌برای‌تربیت‌بچه‌ها‌داشتم کمی‌دراومدم،یه‌سری‌تمرین‌برای‌مهراد‌داد‌که‌انجام‌بدیم،من‌ومجیدهم‌ارزیابی‌کرد،سطح‌استرسمون‌بالاست،اما درست‌میشه‌ایشاله،خدایا‌کمکمون‌کن‌بتونیم‌بچه‌های‌موفق‌وسلامتی‌تربیت‌کنیم،به‌امیدخدابایدتمام‌مشکلات‌ روحل‌کنیم،امروزحسم‌بهتره،قدمهای‌مهمی‌هستن‌که‌برای‌موفقیت‌بچه‌هابایدبرداریم. ...
25 خرداد 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مادرانه می باشد