مهرادمهراد، تا این لحظه: 11 سال و 18 روز سن داره
مهبدمهبد، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره

مادرانه

یه‌اتفاق‌تلخ

سلام‌عزیزای‌مادر الان‌که‌این‌پستوبراتون‌میزارم‌توبیمارستانم‌وساعت‌یک‌ونیم‌شبه،متاسفانه‌بابایی‌دیروزیه‌اتفاق‌بدبراش‌افتادوالان بستریه‌وریه‌هاش‌اسیب‌دیده،این‌چندروزه‌مدام‌تنهاتون‌گذاشتم‌وتوراه‌بیمارستان‌وخونه‌بودم‌دائم،امیدوارم‌بابایی زودترخوب‌شه‌وبرگرده‌خونه‌تاکوچولوهای‌نازشوببینه. خدایا‌همه‌مریضاروشفابده‌،بابامجیدمزودترخوب‌کن(امین)
21 مهر 1394

مهرادومهبدم

به‌روزای‌پاییزی‌من‌خوش‌اومدین،هرسال‌با‌پاییز‌زندگی‌تو‌وجودم‌گرم‌میشه‌دیروز‌تولدم‌بود،من‌یه‌مامان‌پاییزیم بارها‌وبارها‌ازپاییزشعرگفتم‌امابازنتونستم‌اونجورکه‌عاشقشم‌بیان‌کنم،من‌،مامان‌زرین‌متولد۶مهر۶۳یه‌شب‌پاییزی پابه‌این‌دنیاگذاشتم‌وباورم‌نمیشه‌سی‌ویک‌سال‌ازعمرم‌گذشته‌والان‌دوتاشکوفه‌دارم‌پرورش‌میدم.درهرحال پسرای‌گلم‌‌مادرتون‌طبع‌شعرداره‌وتواین‌فصل‌کلا‌لطیف‌میشه،دوست&zwnj...
7 مهر 1394

روزای‌ما...

روزوشبای‌ماباشماپرازخنده‌واشک‌ونگرانی‌واسترس‌وارامشه،ازصبح‌که‌بیدارمیشید‌شیطنت‌وشروع‌میکنید تالحظه‌ای‌که‌به‌زوربخوابید،واااااااای‌که‌دوتاپسرباهم‌خیلی‌سخته‌،کنجکاو،شیطون‌،خطرناک‌کلمات‌خوبی‌برای توصیف‌شماست،اما‌این‌روزا...،بعدازواکسن‌انفولانزا‌مریض‌شدید،هممون‌اذیت‌شدیم،کلاس‌زبان‌این‌ترم‌مهراد تموم‌شد‌وبرای‌ترم‌جدیدثبت‌نامش‌کردم،چندروزپیشم‌تولدسروش‌‌وسارابودکه‌شماهیچی‌کم‌نذاشتید،یکشنبه‌ هم‌وقت&zw...
27 شهريور 1394

پسرای‌مامان‌زرین

سلام‌توت‌فرنگیای‌خوشمزه ازاینکه‌دیربه‌دیربراتون‌پست‌میذارم‌شرمنده،ازبس‌که‌‌شیطون‌وخطرناک‌شدیدکلادرگیرم،هیچ‌وقتی‌ واسه‌خودم‌ندارم،مهرادم‌دیروزافتادی‌زمین‌وسرت‌بادکرد،مردیم‌ازنگرانی،دکترگفت‌چیزی‌نیست‌اما مارفتیم‌عکس‌انداختیم‌تاخیالمون‌راحت‌شه،خیلی‌حرف‌گوش‌کن‌واقایی،فقط‌اینکه‌مهبدواذیت‌میکنی یه‌کم‌ازاردهندست،اما‌پسرکوچولوی‌نازم‌که‌ماشاله‌توپولی‌وخوشمله،بسسسسسسیار‌شیطونی، تقریباغیرقبل‌کنترل‌وکلاحرف&z...
14 شهريور 1394

گل‌پسرام

بهانه‌های‌نازنینم فقط‌اومدم‌بگم: باتمام‌هست‌ونیستم‌دوستون‌دارم. یه‌‌نصف‌شب‌که‌هوای‌دلم‌بارونیه‌وچشمای‌نازشماخوابیده‌وریتم‌‌مادری‌توشریانام‌‌‌میتپه.  
5 شهريور 1394

اولین‌‌روبالش‌خوابیدن‌مهراد...

مهرادنازنینم امشب‌که‌بردمت‌تواتاقت‌بخوابونمت،گفتی‌بالش‌،برای‌اولین‌باربودکه‌خواستی‌‌روبالش‌بخوابی،ازتولدت‌تاحالا که‌۲۹ماهته‌بدون‌بالش‌میخوابیدی،این‌اولین‌باریه‌که‌روبالش‌خوابیدی،دلبرکم‌داری‌وارد‌دنیای‌بزرگا‌میشی،میخوای مثل‌ماباشه‌همه‌کارات،خداکنه‌الگوی‌خوبی‌باشم‌برات،میدونم‌که‌خیلی‌‌نقاط‌ضعف‌دارم‌تومادریم،اماسعیمو‌میکنم براتون‌بهترین‌باشم.بعضی‌ازجدیدترین‌کلمات‌مهرادعزیزم: هندوانه:هنه یلو،بولو‌،...
27 مرداد 1394

روزمرگی

به‌پسرای‌گلم‌سلام بایدبگم‌این‌روزاخیلی‌اذیتم‌میکنید،مخصوصامهبد،میدونم‌شیطونی‌اقتضای‌سنتونه‌امامنم‌خیلی‌خسته‌‌میشم بابزرگ‌شدنتون‌مشکلات‌هم‌بزرگ‌ترمیشن،صدالبته‌که‌شیرینی‌ودلبریتونم‌بیشترمیشه،دیگه‌اینکه‌‌خیلی‌زیاااااد دوستون‌دارم‌وتمام‌زندگیمید. مهرادعزیزم‌پیشرفتت‌خوبه‌ودرک‌وفهمتم‌بالاست،پسرتمیزوحرف‌گوش‌کنی‌هستی،اما‌اگه‌بخوای‌لج‌کنی‌دیگه کسی‌جلودارت‌نیست،دایره‌لغاتت‌خیلی‌گسترده‌شده‌وخ...
26 مرداد 1394

گم‌‌شدن‌من‌ومهراد...

اینکه‌من‌کلا‌توجهت‌یابی‌ادم‌بی‌استعدادی‌هستم‌وبارصدممه‌که‌گم‌میشم‌‌برهمگان‌‌واضح‌ومبرهن‌است،امااااااااااااا بار‌اولی‌بود‌که‌بعدازمادرشدنم‌گم‌شدم،بعدازچهارساعت‌رانندگی‌واز‌این‌اتوبان‌به‌اون‌اتوبان‌رفتن‌بالاخره‌رسیدم‌خونه طفلکی‌مهراد‌توماشین‌کلافه‌شده‌بود،واسه‌نیم‌ساعت‌کلاسش‌چهارساعت‌توراه‌بود،به‌قدری‌عذاب‌وجدان‌داشتم که‌اگه‌میگفت‌مامان‌خنگم‌بمیر،میمردم،اماهرچی‌&...
13 مرداد 1394

این‌روزای‌ما

سلام‌عزیزای‌مامان این‌روزاخیلی‌گرفتارم،اصلا‌وقت‌نمیکنم‌براتون‌پست‌بزارم،مهرادوکلاس‌کودک‌دوزبانه‌ثبت‌نام‌کردم،مسیرش خیلی‌دوره‌به‌ما،اماخوب‌میارزه،اخ‌ازدست‌تومهراد،فقط‌توفکراین‌بودی‌که‌بچه‌هارواذیت‌کنی،البته‌اوناهم‌بی جواب‌نمیذاشتن،خوبیش‌اینه‌که‌تعامل‌باهم‌سنیاتویادمیگیری،دیگه‌اینکه‌کلی‌ازمربیات‌خجالت‌‌میکشیدی‌و نقاب‌کلاهتوتادهنت‌کشیده‌بودی‌پایین،خیلی‌هم‌خسته‌شدی،اخه‌عادت‌نداری‌صبح&zwn...
6 مرداد 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مادرانه می باشد